جمعه، دی ۱۱

درباره بیانیه شماره 17 میر حسین موسوی

بیانیه شماره 17 میر حسین موسوی فصل جدیدی در حرکت رو به تعالی مردم ایران است. بیانیه ای که از چند جهت اساسی باید تحلیل شود و مانیفستی برای حرکتی که بسیاری تا به امروز آن را تا حدودی حیرت زده و سرگردان توصیف می کردند. این بیانیه در نگاه اول کمی نا امید کننده به نظر می رسد زیرا جهت گیری رادیکال این روزها را ندارد ولی با دوباره و سه باره خوانی و تحلیل و تعمق بیشتر زوایای جدید و مهمی برای حل مشکلات آشکار خواهد شد.

1. مردم ایران خواهان انقلاب نیستند، نه در 23 خرداد انقلاب می خواستند و نه امروز. فضای وحشتناک پس از یک انقلاب و اثرات مخرب دراز مدت وقوع آن هنوز از اذهان بسیاری از ایرانیان پاک نشده. با تمام نارضایتی های عمیقی که مردم از عملکردها دارند و به دلیل نبود مجرای بیان این انرژی ها متراکم شده اند باز هم مردم خواهان انقلاب نیستند. بلکه خواهان اصلاح امور و اجرای بدون تنازل قانون اساسی و اصلاح برخی از اصول مسدود کننده آزادی های مردم در آن هستند. اگر مردم خواهان انقلاب بودند 40.000.000 نفر در انتخابات شرکت نمی کردند و تظاهرات متمدنانه سکوت و آرام برپا نمی کردند. مردم خشونت و فروپاشی حاصل از انقلاب نمی خواهند.

2. هدف جنبش سبز گم نشود! در سال 1357 انقلاب ایدئولوژیک بود. تمامی گروه های فعال در آن روزها اعم از مارکسیست ها و یا اسلام گراها که بازیگران اثرگذار آن روزها بودند بر نیت ساختن دنیایی بودند بر پایه ایدئولوژی مورد نظرشان. شعارهای آن دوران هم به خوبی موید این مساله است. اسلام گراها حکومت اسلامی می خواستند و مارکسیست ها جمهوری خلق و لیبرال ها هم در آن دوران کاملا در محاق بودند. اما امروز فضا متفاوت است. امروز مردم زندگی بهتر و با کیفیت تر در فضایی آزاد و جامعه ای قانونمند می خواهند. از ناکارآمدی های اساسی سیستم در تمام عرصه های زندگی خود به تنگ آمده اند. امروز مردم می بینند ترکیه و امارات را، سپس وطن خود را با روند توسعه در آن کشورها مقایسه می کنند و این مقایسه دلگیری عمیقی را برایشان به ارمغان می آورد. چه بهتر که این خواسته های اساسی جنبش سبز از مجرای حتی الامکان کم هزینه تر محقق شود. پنج پیشنهاد میر حسین موسوی قابلیت محقق کردن این خواسته ها را دارد.

3. پیشنهادهای مطروحه در این بیانیه در خود ظرفیت اصلاحات اساسی کشور را در جهت بالندگی کشور داراست. هر چند گروه های قابل توجهی از مردم خواسته هایی بالاتر از آن چه مطرح شده داشته باشند. به نظر می رسد در صورت تحقق آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و گروه های سیاسی، آزادی تجمعات و تحقق بسیاری دیگر از آزادی های مطروحه در قانون اساسی و اصلاح قانون انتخابات و به وجود آمدن فضایی در جهت انتخاب آزاد تمام اقشار مردم با هر ذائقه ای می توانند خواسته های خود را از طرق مدنی پیگیری نمایند.

4. حالا این حاکمیت است که باید به خواسته های قانونی مردم جواب بدهد. در صورت پذیرش پیشنهادات، قدمی اساسی در جهت اصلاح امور برداشته شده است. در صورت رد اکنون حاکمیت خود به طور رسمی ساختارهای خود را شکسته است. آن وقت علنی به تمامی ایرانیان و جهانیان اعلام می کند که ظرفیت هیچ گونه اصلاح طلبی و اصلاح پذیری در کشور وجود ندارد که به هیچ وجه مطلوب نیست. در فضای خالی از منطق این روزها این بیانیه فضا را کمی به سمت تفکر همگان و خرج کردن شعور می برد. در دعوا هیچ وقت حلوا قسمت نمی شود. ادامه فضای دعوا به نفع هیچ کس نیست و بازنده اصلی این تنش ها ایران است و بس.

5. خون های ریخته شده، اسیران دربند، هزینه های پرداخت شده، به حصر رفته ها و هتک حیثیت ها شده ها این ها چه می شود؟ این سئوال خیلی هاست. آزادی آرمان همه ما بود و هست. آرمان تمامی دربندان است. ولی این آزادی که همواره آرزوی بشریت بوده است هیچگاه در هیچ کجا یک شبه بدست نیامده است. باید به این آرمان رسید ولی با کمترین هزینه. بدون راه افتادن جوی خون در خیابان ها بدون نابودی همه چیز.

6. کلامی با مسئولان کشور. این مردم نجیب ترین مردم دنیا هستند، نه منافقند و نه محارب و نه آلت دست بیگانه. این مردم می خواهند زندگی کنند. می خواهند خود انتخاب کنند چه کسی امورشان را تدبیر کند. می خواهند بتوانند تلاش کنند تا کشورشان را بسازند. می خواهند بتوانند حرف بزنند. می خواهند اعتماد کنند به قوه عدلیه کشورشان. این مردم می خواهند مانند انسان با ایشان رفتار شود. می خواهند حاکمانشان بلد باشند به شکلی صحبت کنند که در دنیا شرمگین نشوند. مردم می خواهند اگر اعتراض داشتند حق بیانش را پیدا کنند. مردم نمی خواهند وقتی کشورشان در بین ده کشور ثروتمند دنیاست در فقر دست و پا بزنند. کسانی که امروز قدرت در دست دارید و این بار میز ناپایدار قدرت به شما رسیده، این همه فیلتر کردید و بستید و بازداشت کردید چه شد؟ اوضاع کشور بهتر شد یا مخالفان از بین رفتند یا اقتدار نظام در چشم مردم بالا رفت؟ ایرانیان نجیبند و غیرتمند. زندگی شرافتمندانه می خواهند. نه منافقند، نه محارب و نه آلت دست بیگانه.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

ببخشید این مرد افتخار آفرین شما چرا دیگر درباره ادعای تقلب حرفی نمیزند
خدالعنتش کند که با دروغگویی و لجبازی اش کشورمان را در جهان برد و مردم را رو در روی هم قرار داد

مهدی محمودرباطی گفت...

برای اینکه الان دیگر بحث بر سر تقلب نیست. این طور نیست؟

وحید گفت...

سلام. برادر اشکال شما این است که معتقد هستید "امروز هیچ کس گرفتار بازی مسخره ایدئولوژی ها نیست. امروز مردم زندگی بهتر و با کیفیت تر در فضایی آزاد و جامعه ای قانونمند می خواهند."
دنیا مال شما، ما دنبال آخرتمان هستیم.

رباطی گفت...

وحید جان مگر زندگی خوب با آخرت مغایر است؟

ناشناس گفت...

عالی بود

ناشناس گفت...

اون دوستی که نوشته " امروز مردم زندگی بهتر و با کیفیت تر در فضایی آزاد و جامعه ای قانونمند می خواهن" چرا مردم بعد از هاشمی و حتی خاتمی به آدمی رای ندادند که جلوی آزادی بیان را نگیرد .دوستان اصلاحاتی شما و تفکر شما برای همیشه مرد .کجا مردم از انقلاب خسته شدند دیدی که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به شما رای ندادند و به احمدی نژاد رای دادند .تفکر انقلاب اکنون زنده هست به تفکر شما اصلاحاتی ها .آخر تفکر شما 18 تیر بود و در نماز جمعه دیدید که چطور مردم انقلابی تو دهنی به شما زدند .پس شما نمی تونید با راه انداختن یک وبلاگ تفکر را دوباره برگردانید .اصلاحات برای همیشه مرد .

رباطی گفت...

مردم از انقلاب خسته نشده اند از انحرافهای رخ داده در آن خسته شده اند. در انتخابات مجلس مگر اصلاح طلبی هم تایید صلاحیت شده بود؟ شما خوشحال نباشید از زمین خوردن اصلاحات چون اگر این صحبت شما صحیح باشد مرحله بعد از اصلاح طلبی اصولگرایی یقینا نخواهد بود.